تست ذهنیت های طرحواره ای دقیقا چه چیزی رو مورد سنجش قرار می دهد؟ بیایید اینگونه شروع کنیم؛ هر کسی در زمانهای مختلف وضعیتهای روحی و رفتاری مختلفی دارد؛ گاهی مثل کودک زود عصبانی و یا غمگین میشود، گاهی احساس میکند کسی در ذهنش او را به باد انتقاد یا مسخره میگیرد، گاهی نیز از مسائل فرار میکند و گاهی تسلیم شرایط سخت زندگی میشود، زمانی هم این شخص افسرده و نالان است و گاهی شاد. البته مواقعی هم وجود دارد که این شخص میتواند با عقل و خرد کارهای خود را به انجام برساند. این وضعیتهای مختلف هیجانی و رفتاری را ذهنیت طرحواره ای میگویند.
ذهنیت طرحواره ای، آن وضعیتی است که ما در ارتباطات و در برخورد با چالشهای زندگی به کار میگیریم. ذهنیت در بر گیرندهی رفتار، فکر، احساسات و حتی حسهای بدنی ما است. ذهنیت مثل روی دریا است و طرحواره عمق دریا.
ذهنیت طرحواره ای (schema modes) چیست؟
احتمالا، مشکل ترین بخش نظریه طرحواره درمانی، مفهوم ذهنیت های طرح واره ای است. ذهنیت طرحواره ای عبارت است از : طرحواره ها یا عملکردهای طرحواره ای (سازگار یا ناسازگار) که درحال حاضر در سیستم پردازش اطلاعات فرد فعال شده اند.
ذهنیتها انواع مختلفی دارند. هر ذهنیتی نشاندهنده فعال شدن یک یا چند طرحواره و استفاده از یک سبک مقابلهای است. ذهنیتها وضعیت اینجا و اکنون ماست. همان احساسها، افکار و رفتارهایی است که در لحظه حال از آنها استفاده میکنیم. مثلا وقتی که طرحوارهی بیاعتمادی/بدرفتاری فعال میشود و از سبک جبران افراطی استفاده میکنیم، ممکن است احساس خشم کنیم و دست به پرخاشگری بزنیم. رفتارهای پرخاشگرانه ما یکی از ذهنیتها به نام ذهنیت کودک خشمگین است.
پیدایش مفهوم ذهنیت
مفهوم ذهنیت اولین بار در رفتارهای اختلال شخصیت مرزی پدید آمد. به عنوان مثال گرفتن نمره بالا در تمام شانزده عامل پرسشنامه طرحواره یانگ توسط بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی چندان غیر معمول نیست. مدل اصلی طرحواره درمانی برای بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مشکل است، زیرا این بیماران خیلی سریع از یک حالت عاطفی یا پاسخ مقابله ای افراطی به یک حالت یا پاسخ دیگر تغییر جهت می دهند. مثلا در یک لحظه ممکن است عصبانی و در لحظه دیگر غمگین، منزوی، دوری گزین، بی احساس، وحشت زده، تکانشگر یا مملو از خود بیزاری شوند.
طرح واره و یا سبک مقابله ای، صفتی است که ممکن است در یک لحظه فعال و بکار گرفته شود و در لحظه دیگر نشود. لذا در درمان اختلال شخصیت مرزی تصمیم گرفتیم از مدل صفتی فاصله گرفته و با ارائه ذهنیت های طرح واره ای به عنوان یک سازه مهم، به سمت مدل حالتی پیش برویم.
طرح واره ها و پاسخ های مقابله ای آنها در کنار یکدیگر گروه هایی را تشکیل می دهند که این گروه ها، بخشهایی از خویشتن فرد به شمار می روند. مثلا در ذهنیت کودک آسیب پذیر(vulnerable child)، عواطف یک کودک ناامید، ترسو، ضعیف، غمگین غالب است. وقتی بیماری در این ذهنیت قرار دارد، ممکن است همزمان طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی و آسیب پذیری در ذهن او فعال شوند. ذهنیت کودک عصبانی با عاطفه یک کودک عصبانی که اوقات تلخی می کند، مشخص می شود. ذهنیت محافظ بی تفاوت (detached protector mode) با فقدان هیجان و سطوح بالای اجتناب نمایان می شود. لذا برخی از ذهنیت ها در اصل ترکیبی از طرح واره ها هستند و سایر ذهنیت ها عمدتا نمایانگر پاسخ های مقابله ای می باشند.
اختلال شخصیت مرزی معمولا چهار ذهنیت را نشان می دهد: در یک لحظه بیمار در ذهنیت کودک رها شده (abandonment child mode) و در حال تجربه کردن درد طرح واره خودش است و لحظه بعد ممکن است به ذهنیت کودک عصبانی برود و خشم خود را بیان کند. او ممکن است به ذهنیت والد تنبیه گر برگردد و کودک رها شده را مجازات کند و نهایتا ممکن است در قالب محافظ بی تفاوتی در آید که هیجانات خود را بلوکه می کند و از دیگران جدا می شود تا از خودش محافظت کند.
ذهنیت ها به چهار گروه اصلی تقسیم می شوند : ذهنیت های کودکانه، ذهنیت های مقابله ای ناکارآمد، ذهنیت های والد ناکارآمد، ذهنیت های سالم. یکی از اهداف بزرگ طرحواره درمانی این است که به بیماران یاد بدهیم چگونه ذهنیت بزرگسال سالم را توانمند سازند تا بتوانند ذهنیت های ناکارآمد را خنثی کرده یا به گفتگو با آنها بپردازند.
۱۴ ذهنیت طرحواره ای / انواع ذهنیت های طرحواره ای
ذهنیت های کودکانه
ذهنیت های کودکانه، ذاتی و همگانی هستند. آنها حاصل فعال شدن طرحوارههای اصلی و نیرومند فرد هستند. وقتی فرد در این ذهنیتها قرار دارد، رفتارهایش شبیه کودک است.
۱- کودک آسیب پذیر: ذهنیتی است که معمولا اکثر طرح واره های مرکزی را تجربه می کند. این ذهنیت، تجارب تلخ و ناگوار کودک رها شده، کودک مورد بدرفتاری قرار گرفته، کودک محروم (deprived child mode)، کودک طرد شده (rejected child mode) را در بر می گیرد.
۲- کودک عصبانی: ذهنیتی است که بخاطر ارضا نشدن نیازهای هیجانی، فرد عصبانی می شود و رفتارهای خشمگینانه را بدون توجه به پیامدهای آن، ابراز می دارد.
۳- کودک غضبناک: ذهنیت کودک غضبناک، حالتی است که در آن فرد بسیار خشمگین است و به سمت دیگران حمله می کند. ممکن است آنها به دیگران آسیب برسانند، حتی می توانند فردی را بکشند.
۴- کودک تکانشگر: ذهنیتی است که هر وقت دلش بخواهد هیجان ها و رفتارهای دلخواه و امیال طبیعی خود را بدون توجه به پیامدهای احتمالی آن برای خود و دیگران بروز می دهد.
۵- کودک بی انضباط: ذهنیتی است که در آن فرد نظم و پشتکار ندارد، خیلی زود بی حوصله می شود و علایقش را از دست می دهد. آنها افرادی تنبل هستند.
ذهنیت های مقابله ای ناکارآمد
سه ذهنیت مقابله ای ناکار آمد (تسلیم شده مطیع، محافظ بی تفاوت، جبران کننده افراطی) با سه سبک مقابله ای تسلیم، اجتناب و جبران افراطی همخوانی دارند و هر سه تای آنها به تداوم طرح واره کمک می کنند، و عبارتند از :
۶- تسلیم شده مطیع: فرد به کودکی ناامید و منفعل تبدیل می شود که باید تسلیم دیگران شود.
وقتی فرد در ذهنیت تسلیمشده مطیع است، به درستی طرحوارهها اذعان میکند و گردن مینهد. این بیماران منفعل و وابسته به نظر میرسند. از دستورات درمانگر تبعیت میکنند، درمانده و ضعیف هستند. احساس میکنند حق انتخاب ندارند. این کارها را برای جلوگیری از انتقام و تلافی انجام میدهند.
۷- محافظ بی تفاوت: با کمک گسستگی هیجانی، سو مصرف مواد، خودتحریکی، اجتناب از مردم و به کارگیری انواع فرار روانشناختی، از درد و رنج طرحواره فاصله می گیرد.
این سبک مقابلهای شبیه زره یا دیوار محافظتی است که ذهنیتهای آسیبپذیر درون آن پنهان شدهاند. بیماران در این حالت دچار کرختی یا پوچی میشوند. بدبینی و کنارهگیری از روابط، کنارهگیری اجتماعی، خوداتکایی افراطی، اعتیادهای خودآرامبخش، خیال پردازی و توجه برگردانی از ویژگیهای این ذهنیت طرحواره ای است.
۸- خود آرام بخش بی تفاوت: در این ذهنیت، فرد به گونه ای افراطی تلاش می کند، صحت طرح واره هایش را رد کند که در نهایت ارمغانی بجز ناکارامدی برای او به دنبال نخواهد داشت. آنها زیاد کار می کنند. این افراد ممکن است در دام رفتارهای منفعلانه/ پرخاشگرانه بیفتند.
۹- خودبزرگ منش: ذهنیتی است که در آن، فرد دوست دارد در مرکز توجه دیگران قرار بگیرد، دوست دارد نفر اول باشد. فکر می کند که آدم خاصی است و بسیار باهوش است.
۱۰- زورگو و تهاجمی: در این ذهنیت، فرد از طریق بدرفتاری با دیگران با طرحواره هایش می جنگد. آنها معتقدند که باید به دیگران حمله کنند و یا بر دیگران مسلط شوند.
ذهنیت های والد ناکارآمد
این ذهنیتها نماد درونی شده والدین هستند. زمان فعال شدن، بیماران در نقش والدین خودشان میروند و همانطوری با خودشان رفتار میکنند که والدینشان سالها قبل با آنها رفتار میکردند. دو نوع ذهنیت والد وجود دارد:
۱۱-والد تنبیه گر: این ذهنیت در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افسردگی شدید دیده میشود. افراد دارای این ذهنیت، ممکن است خود را شیطان صفت، کثیف، یا بدسرشت بدانند و خودشان را تنبیه کنند.
۱۲-والد پرتوقع: ذهنیت والد پرتوقع کودک را برای دستیابی به انتظارات غیرواقعبینانه والدین تحت فشار قرار میدهد. از نظر این افراد کمالگرایی بسیار خوب است و اشتباه کردن و خود انگیختگی بسیار بد است. این ذهنیت در اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال وسواسی جبری شایع است.
ذهنیت های طرحواره ای سالم
ذهنیت های طرحواره ای سالم، ذهنیتهایی هستند که در آن نیازهای فرد ارضا شدهاند و او از احساسات خودش، آگاه است. ذهنیت های سالم نسبت به تغییر انعطاف پذیرترند.
۱۳-ذهنیت کودک شاد: ذهنیت کودک شاد حالتی است که در آن نیازهای فرد برآورده شده است و او احساس محبت، پیوند، خرسندی و رضایت خاطر میکند. کودک شاد، نشانگر عدم فعالسازی طرحوارههای ناسازگار اولیه است.
۱۴-ذهنیت بزرگسال سالم: ذهنیت بزرگسال سالم حالتی از آگاهی است که در آن فرد قادر است به مسائل و مشکلاتش بهصورت عینی، منطقی، و بدون درگیر شدن با احساسات دردناک، درحالی که از آنها آگاه است، فکر کند. در فرایند درمان، تلاش می کنیم آن را از طریق تعدیل یا اصلاح یا بهبود سایر ذهنیت ها توانمند سازیم.
وظایف ذهنیت بزرگسال سالم:
- حمایت، تأیید و محافظت از کودک آسیبپذیر
- محدودیت گزینی برای کودک عصبانی و تکانشی
- جنگیدن با سبکهای مقابلهای ناسازگار و ذهنیت والد ناکارآمد یا تعدیل آنها
تفاوت افراد سالم و آسیب دیده در شدت و اثربخشی ذهنیت بزرگسال سالم است. ذهنیت بزرگسال سالم می تواند ذهنیت های ناکارآمد را تعدیل کند. مثلا در هنگام عصبانیت، خشم و رفتارهای غیر قابل کنترل را مهار کند.
مشخصات ذهنیت های طرحواره ای
-
۱۲۴ سوال
-
۲۵ دقیقه
-
تفسیر تخصصی
-
٣٢ هزارتومان